چرا تحریم ها یک گره شده ؟
متن پیش رو در آرمان ملی منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نیست
هادی خسروشاهین| آمریکا تقریبا از دور دوم یا سوم مذاکرات هستهای در وین از طریق مذاکرات مکتوب با تهران که با تسهیلگری نماینده اتحادیه اروپا انجام میشد، فهرست تحریمهای ایران را که به عدد 1538 میرسید، با سه رنگ مشخص کردند. تحریمهای سبز ناظر به تحریمهایی که در دوره اوباما پیش از امضای برنامه جامع اقدام مشترک وضع شده بود و با خروج ترامپ دوباره توسط واشنگتن بازگردانده شد. طبیعی بود که بایدن و تیماش برای احیای برجام حاضر شوند این تحریمها را لغو یا تعلیق کنند زیرا همه این اقدامات مغایر مفاد 27 تا 29 برجام و تعهدات آمریکا بود اما دامنه تحریمهای سبز به همینجا محدود نشد چرا که این دولت واقف بود که در دوره قبل برخی تحریمها برای ایجاد اختلال در فرایند احتمالی احیای برجام وضع شدهاند و ناقض تعهدات آمریکا هستند. این تحریمها از دیدگاه آمریکا قرار دادن بانک مرکزی ایران در سپتامبر 2019 ذیل قانون پاتریوت و همچنین تحریم فلزات گرانبها بر اساس فرمان اجرایی 13871 رئیسجمهور به تاریخ 8 می2019 بود. آمریکای بایدن سرانجام این دسته از تحریمها را نیز ناسازگار با برجام خواند و در متن مذاکرات بهطور رسمی اعلام کرد که حاضر به لغو آنهاست. دسته دوم تحریمها را ایالات متحده با رنگ زرد مشخص کرد که شامل دو تحریم مشخص و سیاسی بودند. قرار گرفتن نام سپاه در لیست تروریستی وزارت خارجه در آوریل 2019. آمریکا در این حوزه حاضر به لغو این دسته تحریمی بود اما بهصورت مشروط. یعنی آمریکا از این تحریمها صرف نظر میکند اگر ایران نیز امتیازی بدهد.
امتیازی که واشنگتن از تهران طلب میکرد گنجاندن بند همکاریهای آینده در پیش نویس مذاکرات وین بود. مشکل و چالش اصلی این بود که میتوانست در آینده برای نقش منطقهای و برنامه نظامی ایران محدودیتهایی را ایجاد کند. دسته سوم تحریمها را رابرت مالی و مشاورانش با رنگ قرمز مشخص کردند. یعنی این تحریمها هیچ مغایرتی با برجام ندارد و واشنگتن نیز حاضر به هیچ گونه چانه زنی در این موارد نیست. این تحریمها شامل حدود 500 مورد موضوعی، بخشی و شخصیتهای حقوقی میشود. با رجوع به وبسایت وزارت خزانهداری آمریکا میتوان آنها را اینچنین فهرست کرد. 70 مورد در حوزه سایبری، 100 تحریم در حوزه بخشها و افراد زیر مجموعه سپاه، 100 مورد در زمینه حقوق بشر، 108 مورد حوزه هوایی، 20 مورد در حوزه موشکی و همچنین 15بنگاه بزرگ اقتصادی. در این حوزه نیز اختلافات میان تهران و واشنگتن بسیار بالا گرفت. ایران به مفاد 27 تا 29 برجام تاکید میکرد و اینکه بخش بزرگی از این تحریمها شامل بازیگران اقتصادی کشور میشود و نقض کننده نفع ایران از توافقنامه هستهای است اما آمریکا با تاکید بر موضوعات و عناوین این تحریمها استدلال ایران را قابل قبول نمیدانست. با این همه ایران تا به امروز تلاش وافری از خود نشان داده است تا با استفاده از دیپلماسی و همچنین فعال سازی اهرمهای فشار خود تا جایی که در توان دارد این بخش از تحریمهای قرمز را لاغرتر کند. این تلاشها هم در دوره عباس عراقچی انجام شد و هم در دوره علی باقری ادامه یافت اما علت و سرمنشا این دو حوزه اختلافی به سیاست جدید دولت بایدن در قبال ایران بازمیگردد. تیم مشاوران بایدن با آسیب شناسی سیاستهای دوره ترامپ و اوباما طرح جدیدی در انداختند با این تصور که میتوانند بنبست موجود در روابط تهران و واشنگتن را از میان بردارند. این سیاست حل معمای ایران برنامه هستهای، نقش منطقهای و برنامه نظامی بهصورت همزمان اما مرحلهای بود که مشخصا ایران آن را نمیپذیرد.